مولا امیرالمؤمنین! حقت ادا شد
دست علمدار حسین از تن جدا شد
نقش خاک و خون، شاخۀ یاس است
زیر دست و پا دست عباس است
یا ابوفاضل
****
ای آلعصمت از دو دیده خون فشانید
عباس شد نقش زمین قرآن بخوانید
بوی غربت شد در حرم احساس
آه و واویلا کشتهشد عباس
یا ابوفاضل
****
پژمرده از غم دستهگلهای مدینه
سقای تشنگان شده چشم سکینه
پیکر سقا در بیابان است
جام خالی در دست طفلان است
یا ابوفاضل
****
از داغ سقا خیمهها را غم گرفته
زهرا کنار علقمه ماتم گرفته
رفته از دست تشنگان چاره
همه میگردند دور گهواره
یا ابوفاضل
****
واویلتا این شاخۀ یاس حسین است
قرآن زهرا دست عباس حسین است
چشم آلالله سوی این دست است
بوسۀ حیدر روی این دست است
یا ابوفاضل
افتاده از زین، زادۀ مولی الموالی
نقش زمین شد هم علم هم مشک خالی
این همه هست سیدالناس است
علم و مشک و دست عباس است
یا ابوفاضل
****
سردار بیدست حسین در خون تپیده
رنگ حسینبنعلی از رخ پریده
آه زینب از سینه برخیزد
اشک زهرا بر زخم او ریزد
یا ابوفاضل
****
تا تیر کین بر دیدۀ سقا نشسته
پشت حسینبنعلی از غم شکسته
بیپسر گردید ساقی کوثر
زینب کبری میزند بر سر
یا ابوفاضل
تنهایی و اندوه و غم یار حسین است
خون، جاری از چشم علمدار حسین است
یوسف زهرا خونجگر گشته
بیبرادر در خیمه برگشته
یا ابوفاضل
****
بر لوح عاشورا خط گلگون کشیدند
سرو قد عباس را در خون کشیدند
لشکر کوفه خنده سرکردند
داغ سقا را تازهتر کردند
یا ابوفاضل
یک ماه خون گرفته 5 – استاد سازگار
منبع:سایت مدایح
- شنبه
- 11
- شهریور
- 1391
- ساعت
- 13:15
- نوشته شده توسط
- جواد
ارسال دیدگاه