بند اول
سلام،مادر ابالفضل/سرِ،سفرتون نشستم
از این،که دادی لیاقت/بِهِم،ممنون تو هستم
سلام،ای زن دلاور/دادی،دل به مهر حیدر
بودی،واسه بچه های/علی،تو به جای مادر
سلام،ای معلم عشق/تویی،جلوه ی رشادت
تویی،معنیِ سخاوت/تویی،مادر شجاعت
به تو،مدیونه ولایت/واسه،دین کشیدی زحمت
خدا،واسه زحماتت/به تو،هدیه داد یه نعمت
بهت ثمر داد
یه گل پسر داد
زیبا قمر داد
تربیتش کردی که ولایی شه
بزرگ بشه و یه کربلایی شه
واسه حسینت بره فدایی شه۲
تربیش کردی واسه عاشورا
بشه غلام بچه های زهرا
تو کربلا منصبش بشه سقا۲
سلام،مادر ابالفضل...
?بند دوم
چرا،منتظر نشستی/مگه،تو خبر نداری
خبر،از گلات نداری/دیگه،ام بی بنینی
میخوای،بشنوی چیارو/میگم،اصل ماجرا رو
برات،یه سپر آوردم/میفهمی اگه ببینی
چرا،منتظر نشستی/مگه،تو خبر نداری
خبر،از قمر نداری/دیگه،ام بی بنینی
چرا،منتظر نشستی/دیگه،تو حسین نداری
دیگه،تو پسر نداری/دیگه،بی تاج و نگینی
گلات و چیدن
به خون کشیدن
و سر بریدن
سراشونو روی نیزه ها بردن
به کوفه و به شام بلا بردن
مجلس یزید بی حیا بردن۲
خون به دل آل مصطفی کردن
سه روز بدنهاشونو رها کردن
پاره زیر سم مرکبا کردن۲
حسین،ای غریب مادر...
۱۳۹۷/۱۱/۲۴
- پنج شنبه
- 25
- بهمن
- 1397
- ساعت
- 10:40
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
امیرحسین سلطانی
ارسال دیدگاه