تو گل گلزار. عترتی و ام البنینی
بر شیعیان حیدر وزهرا. حبل المتینی
آجرک الله
فرموده ای که. کنیزه ام در. خانه زهرا
تو افتخاری بر حسنین و. زینب کبری
آجرک الله
بر خاندان آل محمد حساس هستی
تو نور چشم فرزند پاکت عباس هستی
آجرک الله بعد از نثار جان گلانت جز غم ندیدی
تو افتخار. فاطمه هستی ام الشهیدی
آجرک الله
تمام عمرت. با چشم گریان در شور و شینی
یاد علمدار کربلا و یاد حسینی
آجرک الله
شنیده ای شد. صد پاره پیکر علی اکبر
ندیده ای تو غرق به خون شد حنجر اصغر
آجرک الله
شنیدهای که حضرت عباس جانش فدا شد
ندیده ای تو از پیکر او دستش جدا شد
آجرک اللهشنیده ای شد. زینب کبرا. قامت خمیده
ندیده ای تو. پیکر خونین سربریده
آجرک الله
شنیدهای که دختر زهرا. زخمش نمک خورد
ندیده ای تو سه ساله ای ازدشمن کتک خورد
آجرک الله شنیدهای که دشمن ز کین زد آتش به خیمه
ندیده ای تو پیکر صد چاک سر روی نیزه
آجرک الله شنیدهای که بردند اسیران. در کوفه و شام
ندیده ای تو. زدند به آنها. سنگ از لب بام
آجرک الله شنیده ای از بزم شراب و. قاری قرآن
ندیده ای تو برلب قاری خوردچوب خزران
آجرک الله
بعد از نثار. جان گلانت جز غم ندیدی
تو افتخار فاطمه هستی. ام الشهیدی
آجرک الله
بهرغریبی گل زهرا بس غصه خوردی
از غصه و غم بهرحسینت تو جان سپردی
آجرک الله
با یاد مظلومی. تو بانو دلها شکسته
شهر مدینه. از سوز داغت. در غم نشسته
آجرک الله
پنهان بودتا صحنه محشر قدر رفیعت
دارالشفای شیعه حیدر خاک بقیعت
آجرک الله
- یکشنبه
- 28
- بهمن
- 1397
- ساعت
- 1:1
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه