بند اول
آشفته حالم،با غم عجینم،ام البنینم،ام البنینم
دنیای دردم،زار و حزینم،ام البنینم،که بی بنینم
یه روزی من پسر داشتم
توی باغم ثمر داشتم
چهار تا تاج سر داشتم۲
عصای دست من بودن
همه ی هست من بودن
دلم خوش بود پسر داشتم۲
شنیدم که سراشون
به نامردی جدا شد
جسمشون قطعه قطعه
سرا رو نیزه ها شد
(آه و واویلتا وای)
بند دوم
افتادم از پا،نقش زمینم،ام البنینم،ام البنینم
با غصه حالا،من همنشینم،ام البنینم،که بی بنینم
یه روزی نور عین داشتم
خوشی داشتم حسین داشتم
همه دارو ندارم بود۲
یه روزی من قمر داشتم
دلم خوش بود پسر داشتم
ماه شبهای تارم بود۲
شنیدم بعد عباس
حسینم بی پناه شد
دیگه قدش دوتا و
بی یار و بی سپاه شد
(آه و واویلتا وای)
بند سوم
سقای لشکر،ای آخرین یار،پاشو علمدار،پاشو علمدار
بعد تو میشه،کار حسین زار،پاشو علمدار،علم رو بردار
پاشو نور نگاهه من
پاشو پشت و پناهه من
پاشو سرلشکرم عباس۲
کمرم رو شکستی تو
راه چارم رو بستی تو
اومده مادرم عباس۲
چرا فرقت شکسته
کی دستاتو بریده
پاشو دشمن به خیمه
دیگه لشکر کشیده
(آه و واویلتا وای)
۱۳۹۷/۱۱/۲۶
- چهارشنبه
- 1
- اسفند
- 1397
- ساعت
- 13:51
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
امیرحسین سلطانی
ارسال دیدگاه