کسی نپرسد زآه آتشینم
دیگر نخواند کس ام البنینم
کو قمر من گل پسر من
از غصه و غم ها روزم شده شب
شنیده ام عباسم با تن صد چاک
با صورت افتادی از مرکب روی خاک
شنیده ام من بعد از تو دشمن
برده به غارت معجر از سر زینب
شد گرچه گلهای من،ز کینه پرپر
گریم به آن جسمی که شد زنده بی سر
در شور و شینم یاد حسینم
شنیده ام جسمش مانده زیر مرکب
******
شائق
- چهارشنبه
- 1
- اسفند
- 1397
- ساعت
- 18:47
- نوشته شده توسط
- میرکمال
- شاعر:
-
محمود اسدی
ارسال دیدگاه