شب میلاد مسعود علیّ اصغر است امشب
قلوب عاشقان شاد از رخ آن دلبر است امشب
مدینه گشته چون گلشن
حسین جان چشم تو روشن۲
مدینه دهّم ماه رجب از نور آن کودک
بسان روز روشن نور باران یکسر است امشب
حسین از دیدن آن تازه مولودش شده خرّم
سرور و وجد وشادی بر دل آن سرور است امشب
گرفته در بغل می بوسد آن زیباترین گل را
چه لذت دارد اَر بینی صدف را گوهر است امشب
گهی مادر در آغوشش کشد دردانهٔ خود را
که اصغر را ز رأفت دست مادر بر سر است امشب
نوازش می کند اورا رباب از شوق خوشحالی
زمان شیر دادن بر گل زیباتر است امشب
خورَد شیر محبت تا ز پستان رباب اصغر
لبان غنچه آسای علی اصغر تر است امشب
به گهواره چو اندازد رباب آهسته آهسته
همی گوید علی جای تو این خوش بستر است امشب
بخواب ای جان مکن گریه زجان لالائیت گویم
رباب از گریه های تو پریشان خاطر است امشب
- چهارشنبه
- 15
- اسفند
- 1397
- ساعت
- 14:18
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
حاج رحمان شاجری زنجانی
ارسال دیدگاه