آستان بوسي اين ميخانه ميخواهم هنوز
تازه وارد هستم و پيمانه ميخواهم هنوز
كودكم،بي تجربه،كم حوصله،آشفته حال
پس براي گريه هايم شانه ميخواهم هنوز
سوختن زود است من ناپخته ام در ميكده
همنشيني با دو سه پروانه ميخواهم هنوز
كاش راحت ميشدم از دست حرف عاقلان
من نصيحت هاي يك ديوانه ميخواهم هنوز
پس براي پر زدن محتاج پيري عاشقم
مرغ عشقي كوچكم كه دانه ميخواهم هنوز
سائلي بي دست و پايم خرجي ام لنگ است لنگ
از كسي نه،ساقيا ماهانه ميخواهم هنوز
- چهارشنبه
- 15
- اسفند
- 1397
- ساعت
- 18:21
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
محسن صرامی
ارسال دیدگاه