گمان دارم كه زلف ات پيچ و تاب ديگري دارد
يقين دارم كه اين مستي شراب ديگري دارد
خرابم كن،بساز از نو،كه با تو ميشوم آباد
كه اين مجنون دل خانه خراب ديگري دارد
خودم حائل شدم بين خودم را با تو يك عمر است
گلايه دارم از چشمم حجاب ديگري دارد
اگر چه انتظار عاشقان شد افضل الاعمال
ولي نام تو را بردن ثواب ديگري دارد
مرا درگير عشقت كن كه دارم ميروم از دست
گلي كه مست تو باشد گلاب ديگري دارد
يكي شد عاشق دنيا يكي شد طالب جنت
دل ديوانه ي ما انتخاب ديگري دارد
تو مي آئي فلاني را به آتش ميكشي روزي
سزاي ظلم آن ظالم عذاب ديگري دارد
- چهارشنبه
- 15
- اسفند
- 1397
- ساعت
- 18:22
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
محسن صرامی
ارسال دیدگاه