یا هادی النقی مدد ، ورد و دعای من شده
نام تو شاه مهربان ، مشکل گشای من شده
سجیتکم الکرم ، منم گدای سامرا
به دست نوکرت بده ، تذکره ی کرب وبلا
مظلوم سامرا ، ای عشق بیکران
آقا برای ما ، باز جامعه بخوان
یا فارج الهموم ، ای مرد آسمان
آه ای غریب آه ای شهید
آه تو بر دلم رسید
آتش زهر دشمنت
شعله به جان من کشید
واویلتا واویلتا
با دست بسته دل شب ، از خانه ات می بردنت
مثل علی مرتضی ، غریب گیر آوردنت
شکر خدا که پشت در ، مادری نیمه جان نشد
ناموس تو زیر کتک ، زخمی و قد کمان نشد
در کوچه مادرت ، زخمی و ناتوان
در زیر دست و پا ، افتاده نیمه جان
از ظلم میخ در ، خون گشته بود روان
آه ای امان ، آه ای خدا
از غصه های مر تضی
دید همسرش را میزدند
نا محرمانِ بی حیا
واویلتا واویلتا
تو بوده ایی دور از وطن ، دیده ایی رنج بی حساب
خاک دو عالم به سرم ، شما کجا؟ بزم شراب
دوباره روضه های شام ، طشت طلا و خیزران
شام کجا و سامرا؟ ، خون شد دل دخترکان
ناموس اهلبیت ، در بین ازدحام
گویم اشاره ایی ، یک جمله والسلام
حرف از کنیزی شد ، بزم شراب شام
آه ای خدا ، آه ای امان
لعنت به می به خیزران
لعنت به شام بی حیا
زینب شده قامت کمان
واویلتا واویلتا
- پنج شنبه
- 16
- اسفند
- 1397
- ساعت
- 10:5
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
حسین رحمانی
ارسال دیدگاه