در منقبت امام هادی(ع)
بند اول
دهمین حجت خدا هادی
ای تو فرزند هل اتی هادی
تو فروغ ضیاء چشمان
مرتضی شاه لافتی هادی
با اشارت ز پرده نقش شیر
زنده گردیده از شما هادی
تویی ابن الرضای ثانی ما
گشتهای از خدا رضا هادی
حرمت قبلهگاه اهل ولا
رکن، مروه،صفا،منا هادی
گوش دشمن ز مدحتت کر شد
دشمن بد دهانت ابتر شد
بند دوم
همه هستی فدایی سر توست
به فدای نگاه انور توست
تو به پا کردهای قیامتی و
مات و مبهوت دل ز محشر توست
سرسپرده تر از همیشه دلم
به تو و جد و باب و مادر توست
علی ابن محمد النقی
هادی دین نام دیگر توست
سائل کوی تو دو صد آدم
صد چو حوا کنیز خواهر توست
ز حرم تا که توشه برداری
حرم شیش گوشه ای داری
بند سوم
محشر تازهای به پاکردی
سامرا را تو سامرا کردی
نفست عطر فاطمه دارد
در سحرگاه تا دعا کردی
آسمان پیش پات افتاده
در دعا تا که التجا کردی
نور سجادهی تو وقت نماز
با صفا عرش کبریا کردی
پدر و مادرم فدای تو باد
که مرا با خود آشنا کردی
آسمان و زمین ز تو برپاست
خاتم الاوصیا ز نسل شماست
بند چهارم
همه عالم مقیم کوی تواند
چشمهای همه به سوی تواند
ساکنان بهشت قرب خدا
همه مشتاق عطر و بوی تواند
تو بزرگ قبیلهی عشقی
عاشقان پای بند موی تواند
عالمی در کویر این هستی
تشنهی یک نمی ز جوی تواند
شاهدان شهید راه حق
در دو عالم به گفتگوی تواند
جامعه از علوم تو سرشار
تویی از نسل حیدر کرار
بند پنجم
آدم از خاک پایت آدم شد
از نگاهت کویر خرم شد
موسم حملِ حضرت مریم
نخل خرما به امر تو خم شد
کهکشانها، کرات، عالم هم
با ولای شما منظم شد
هر کریمی کرامتی دارد
آن کرامت ز تو مکرم شد
هم قضا هم قدر بدست شماست
فیض حق با شما دمادم شد
از ازل تا ابد درود و سلام
بر تو ای مظهر قعود و قیام
- شنبه
- 18
- اسفند
- 1397
- ساعت
- 7:45
- نوشته شده توسط
- م-مطلق
- شاعر:
-
مرتضی محمودپور
ارسال دیدگاه