بند اول:
تنم میسوزه از سَم
زیرِ لب هر دم
مرگمو میخوام
از خدا کم کم
شده این زهر کاری
تو خونم جاری
با لبِ تشنه
جون دارم میدم
میسوزم از زهر ، من هم دمادم
مثلِ رضا و بابا جوادم
خدایا من غریبه آلِ حیدرم
اسیره بسترم ، شبیه مادرم
غریب اِبنُ الْجواد
بند دوم:
دیگه رمق ندارم
رفته قرارم
جفای دشمن
داده آزارم
شدم این دم آخر
غمگین و مضطر
جگرم سوخته
خیلی بیمارم
شکسته بالم ، من بی شکیبم
توی سامرا خیلی غریبم
به حال و روز من ، ببار ای آسمون
شده جیگرم و دهنم پرِه خون
غریب اِبنُ الْجواد
بند سوم:
امون از بزمِ شراب
شد حالم خراب
از غمه زینب
چشمامه پُر آب
به لب روضه ی جَدَّم
دارم با ماتم
از غمه گودال
من شدم بی تاب
آه و واویلا شد تنش پامال
کشتنش تشنه توی اون گودال
بمیرم که سرش جدا شد از قفا
تنش روی زمین ، سرش رو نیزه ها
غریب ، مظلوم حسین
- دوشنبه
- 20
- اسفند
- 1397
- ساعت
- 16:18
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
طاها تحقیقی
ارسال دیدگاه