• یکشنبه 4 آذر 03


در مدح شهادت امام هادی (ع) -(کشاندم به بزم محبت خدا را)

304


کشاندم به بزم محبت خدا را
طلب کرده ام بادهء سامرا را

بنا شد سبوی زیارت بنوشم
چشیدم دو جرعه شراب دعا را

کنار ضریحی که زهرا نشسته
سحر نذر کردم حدیث کسا را

نشستم پس از جامعه زیر گنبد
جماعت بخوانم نماز عشا را

رسیدم به اینجا ولی دست من نیست
خود آورده این جمع حاجت روا را

فدای کریمی که در اوج عزت
خریده است ناز و ادای گدا را

ندیده ز عشاق خود جز اذیت
ولی زائرش دیده جود و عطا را

مسلمان و غیر مسلمان ندارد
عوض کرده عشقش، دو دنیای ما را

بپیچید بین حرم نسخه ام را
گرفتم ز دست طبیبم شفا را

کسی که دلت مست طوس است بنگر؛
از ایوان سلطانش ابن الرضا را

فدای امامی که در سامرایش
کشیده به شانه غم کربلا را 

اسیری کشیده ولی تشنگی نه
ندیده به روی لبش ردّ پا را

کسی وقت تشییع جسمش ندیده
تنی پاره پاره تر از بوریا را

خرابه نشین بود و تبعیدی اما
نخورده دگر غصهء عمه ها را

کسی معجری را نبرده به غارت
و نشنیده گوش زنی ناسزا را

گرسنه نخوابیده اهل و عیالش
نشد بالش دخترش سنگ خارا

سری را رقیه بغل کرد و بوسید
سری سنگ خورده، پُر از ربنّا را...

  • پنج شنبه
  • 6
  • بهمن
  • 1401
  • ساعت
  • 12:37
  • نوشته شده توسط
  • فاطمه سرسخت

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران