باغبان رادیدنت ای غنچه خندان کرده است
شادی گلشن نشینان رادوچندان کرده است
آسمان هارابه یمن مقدمت ای گُل ، خدا
بافروغ نور خودآئینه بندان کرده است
روی زیباو درخشان تو ای مهرمُنیر
چشم خورشید فلک رامات وحیران کرده است
توهمان فیض کثیری کز شکوه مقدمت
ابررحمت روزی مارافراوان کرده است
تاکه شادی باغم عمرت نیامیزد خدا
مصحف عمرتورا درعرش پنهان کرده است
فلسفه مات است ازایمان وازایثارتو
گرچه ازعمر کم توکسب عرفان کرده است
گرچه شش ماه است عمرتو، ولی عمرکمت
افتخاری رانصیب دین وقرآن کرده است
درگلستان وجود ودرچمن زار بهشت
غنچه هاراعمرتوسردرگریبان کرده است
میزبان عالم امکانی و ما را خدا
برسرخوان کرامات تومهمان کرده است
هاتفی براهل عالم گفت درروز عمل
عشق راحق باتولای تومیزان کرده است
ای که درعالم توراباب الحوائج خوانده اند
دردها را مرهم لطف تودرمان کرده است
بانسیم مهرولطف تو«وفایی»باز هم
ساحل اندیشه رالبریز مرجان کرده است
- پنج شنبه
- 23
- اسفند
- 1397
- ساعت
- 10:59
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
استاد سید هاشم وفایی
ارسال دیدگاه