بند( ۱ )
کوچکترین نگار و بابُ الحوائج اومد
صَلِّ عَلیٰ مــُــحمد...صلوات بر محمد(ص)
به عشقِ باباش،حسین... اسمشو گذاشت... علی
صدتا پسر اگه داشت ...اسمش و میزاشت.... علی
تو گوشش داره میگه
اذون... علی اکبــــر
اشهد و اَنَّ علــی....
وَلیُ الله ....حــیدر
(غنچه یِ یاسِ ارباب... باب الحوائج اصغر)(۳بار)
بند (۲)
می خنده وقتی خوابه...بوسیدنش ... ثوابه
روشنی بخش قلبِ...سکینه و ربابه
مثِ عموش ابالفضل ... تنها با یه اشاره
مشکلای بزرگ و میکنه حلّ و چاره
عطر و بویِ یاسه
چشمه یِ احساسه
دلیل لبــــخند
رو لـبِ عباسه
(غنچه یِ یاسِ ارباب... باب الحوائج اصغر)(۳بار)
بند(۳)
کوچکترین سربازِ ... امامِ عالمینه
آرامشِ خاطرِ .... قلبِ امام حسینه
رو قنداقه ش نوشته ، علی ....خودِ بهشته
فرزند مولا بودن...بهترین سرنوشته
رو دستایِ ارباب
چشاشو وا کرده
تو قلبِ اهل بیت...
خودشو جا کرده
(غنچه یِ یاسِ ارباب... باب الحوائج اصغر)(۳بار)
- یکشنبه
- 26
- اسفند
- 1397
- ساعت
- 13:6
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
منصوره محمدی مزینان
ارسال دیدگاه