• دوشنبه 3 دی 03

 قاسم نعمتی

زمینه حضرت زینب(س) -(شده وقت رفتن من ای همه هستم کجائی)

575

شده وقت رفتن من ای همه هستم کجائی
 
من غریب شهر شام و تو غریب کربلائی
با لب تشنه . یاد عاشورا 
جان دهد زینب بی کس و تنها
آه و واویلا

مانده تنها یادگاری از تو روی سینه من 
 
پس گرفتم پاره پاره پیروهن را من ز دشمن
این دم اخر.  گرچه  بی حالم

یاد جسم تو.  ته گودالم 
آه و واویلا

کی رود از خاطر من بوسه زیر گلویت 
 
پیش چشمان تر من پنجه زد قاتل به مویت 

همه ء کرببلاارا من به دنبالت دویدم 
با همین دستان لرزان نیزه از پهلو کشیدم 

یک طرف خواهر. یک طرف مادر 
تیزی خنجر. نرمی حنجر
آه و واویلا

یاد شام و کوچه هایش خواهرت را داد آزار  
در پی رأست به نیزه آمدم تا بین بازار 
 
دیدمت ای قاری قران که در بزم شرابی
میخورد روی لب تو چوب و از خونش خصابی
پیش چشم من .خیزران خوردی
با لب خونین صبر من بردی
آه و واویلا

  • دوشنبه
  • 5
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 10:35
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید


حجم فایل 583.69 KB
تعداد بازپخش 11
تاریخ بارگذاری دوشنبه 5 فروردین 1398 01:37

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران