• سه شنبه 15 آبان 03

 قاسم نعمتی

السلام علیکِ یا زینب کبری سلام الله علیها -(با زبانی پُر گلایه مقتلم تحریر شد)

601

با زبانی پُر گلایه مقتلم تحریر شد

آیه های غربت من یک به یک تفسیر شد

تو غریب کربلا و من غریب شهر شام

ماجرای غربتم مثل تو عالم گیر شد

من نگفتم بی تو میمیرم بیا حالا ببین

تازه خواب کودکی هایم دگر تعبیر شد

پینه هایِ لایِ انگشتانِ من را دیده ای ؟

ای دل آرامم کجایی خواهر تو پیر شد

در میان این لباس کهنه روی سینه ام

ماجرای رفتن تو مثل یک تصویر شد

من خودم دیدم که زیر دست و پا افتاده ای

مثل آیینه تنت پاشیده و تکثیر شد

بین گودال آمدم هرچه صدا کردم حسین

دشمن کف زد صدای ناله بی تاثیر شد

 

پیکر تو زیر نعل تازه وا میشد زهم

پیکر من زخمی از جای غل و زنجیر شد

آنکه بُرد عمامه تو معجر از رویم کشید

هر دو گیسوها اسیرِ پنجة تقدیر شد

تا نیفتی از سرِ نیزه به زیر دست وپا

خواستم دامن بگیرم زیرِ نیزه دیر شد

گوبه سردارِ سپاهت رفتی وبارفتنت

خواهر گیسو سپیدت هرکجا تحقیر شد

  • دوشنبه
  • 5
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 10:39
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران