((شکوه شکیبایی))
وقتی که پای فتنه به دست زبان شکست
شد سهم کاسه ی طمع کافران شکست
پر شد فضای حنجره ی شهر از سکوت
وقتی سکوت تیغ غیور زبان شکست
خیبر شد و دوباره علی زد به قلب کفر
در شهر کینه بًعد زمان و مکان شکست
آیینه ی شکوه شکیبایی خداست
در پای صبر او کمر امتحان شکست
کوفه شکست خورده طوفان زینب است
هرچند ظاهرا قد این قهرمان شکست
همواره بود در پی تیر بلای عشق
بر حال قامتش دل تیر و کمان شکست
او بود زیر سایه خورشید محو مهر
ناگاه روی نیزه سر سایبان شکست
این خاطرات کی رود از یاد پاک او
وقتی غرور قافله را ساربان شکست
- دوشنبه
- 13
- فروردین
- 1397
- ساعت
- 6:24
- نوشته شده توسط
- سید محسن احمدزاده صفار
- شاعر:
-
علی اکبر نازک کار
ارسال دیدگاه