رسید و با حضور خویش دنیا را مزین کرد
جواب «لن ترانی» را به دنیا آمد و«لن»کرد
میان چاردیواری کعبه آمد و آن گاه؛
برای اهل معنا چارچوبش را معین کرد
علی صبح ازل برخاست جارو کرد دنیا را
سپس در گردسوز آفتاب و ماه روغن کرد
یکی مانند مالک حاصلش شد از سر تفریح؛
علی قبل از ازل وقتی که میل آفریدن کرد
علی می ساخت انسان را ابوذر را و سلمان را
که دُلدُل شیهه ای سر داد و رستم را تهمتن کرد
برای وصله بر نعلین دنیا بارها دیدند
طناب عدل را نخ کرده و در چشم سوزن کرد
به دور قلب، بازوی ستبری داشت، چون معمار؛
همیشه چارچوب شیشه را از جنس آهن کرد
گرفت از او هویت؟نه،به او از خود هویت داد
علی در زندگی اش هر لباسی را که بر تن کرد
علی رزم عرب را از حضور عقده خالی کرد
علی بزم عرب را با کلام خود مطنطن کرد
و ما در ظلمت مطلق گرفتار عدم بودیم
علی در روبروی هر که یک آیینه روشن کرد
- دوشنبه
- 5
- فروردین
- 1398
- ساعت
- 13:4
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
مهدی رحیمی زمستان
ارسال دیدگاه