یم فضل و عفاف و زهد و عصمت گوهر آورده
مه تابندۀ برج ولایت اختر آورده
نهال آرزوی یوسف زهرا بر آورده
عروسِ فاطمه امشب علیّ اصغر آورده
حسین بن علی! این است تنها مُهر طومارت
که با رخسار گلگون میکنی تقدیم دلدارت
چراغ محفل خونینِ عاشوراست این مولود
گل نشکفتۀ ریحانۀ زهراست این مولود
مدال افتخار سینۀ باباست این مولود
دُر یکدانۀ هفتاد و دو دریاست این مولود
چه دُرّی؟ بحرها لب تشنۀ لبهای عطشانش
چه مولودی که هفتاد و دو ملّت باد قربانش!
نفس تسبیح و لب تهلیل و خاموشی است تکبیرش
تمام حُسن ثارالله در سیما و تصویرش
وجودش مصحف عشق و گل لبخند تفسیرش
به کف جان و به دل نور و به سر شور و به لب شیرش
نفس¬هایش حکایت از قیام کربلا دارد
گلویی همچو یاس آماده بر تیر بلا دارد
فلک با آفتاب و ماه خود دور سرش گردد
شهادت شستشو با خون پاک حنجرش گردد
دلِ خونِ خدا خون از نگاه آخرش گردد
مدال شانۀ فرزند زهرا پیکرش گردد
نظام دین، بقا از حلق پاره پاره اش گیرد
عجب نی گر که فطرس حاجت از گهواره اش گیرد
دو چشمانش دو زمزم، چهره کعبه، سینه اش سینا
نگاه افکند در آغوش مادر بر رخ بابا
جمال پنج تن در عارض نورانی اش پیدا
بزرگان جهان را قد به تعظیم جلالش تا
مخوان طفل صغیرش حجّۀ الله کبیر است این
تمام خلق را فردای محشر دستگیر است این
- سه شنبه
- 6
- فروردین
- 1398
- ساعت
- 10:11
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
استاد حاج غلامرضا سازگار
ارسال دیدگاه