ای گلبن باغ پیمبر
نجل علی موسی بن جعفر
ای نور چشم آل طاها
راحت شدی از رنج و غمها
تو میروی در نزد زهرا
مولا رضا آجرک الله(3)
جان داده ای در کنج زندان
ذکرت شده بیا رضا جان
در سینه ات غم حجله بسته
قاتل کنار تو نشسته
قلب تو را از کین شکسته
مولا رضا آجرک الله
ذکر لب تو گشته هر شب
دل خسته ام خلصنی یارب
بر تو چه خصم دون نموده
سندی تو را دل خون نموده
هر دم تو را محزون نموده
مولا رضا آجرک الله
ای که تویی ماه مدینه
پرپر شدی ازظلم وکینه
ظلم و ستم شد شامل تو
دشمن نموده خون دل تو
آتش زده برحاصل تو
مولا رضا آجرک الله
هفتم امام پاک و معصوم
با زهر کین گردیده مسموم
زهر ستم بر تو اثر کرد
گلت رضا را دیده تر کرد
معصومه ات رابی پدر کرد
مولا رضا آجرک الله
کشته شدی چه ظالمانه
دشمن تو را زد تازیانه
از کینه ها و ظلم عدوان
جان داده ای در کنج زندان
ذکرت شده بابا رضا جان
مولا رضا آجرک الله
برشیعیان حبل المتینی
از چه شهید زهر کینی
مولای من ای داد بیداد
از بند غم ها شدی آزاد
پیکر تو برجسر بغداد
مولا رضا آجرک الله
تو نور چشم مصطفایی
در راه دین گشتی فدائی
،در هر کجا ماتم به پا شد
از داغ تو ماتم سرا شد
برپا زغم بزم عزا شد
مولا رضا آجرک الله
مولا رضا آمد کنارت
از داغ تو شد بیقرارت
شیعه تو غرق نیازه
داغ پیمبرگشته تازه
گشتی تو تشییع جنازه
مولا رضا آجرک الله
- پنج شنبه
- 8
- فروردین
- 1398
- ساعت
- 15:6
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه