یابن مرتضا - یا ابَ الرضا
کاظمینت دلارو می بره آقا
روضه میخونیم - پره بارونیم
بتو و به بچه هات خیلی مدیونیم
توکه داری از خدا نام و نشون
شان تو فراتر از هفت آسمون
این عبارت دلِ ما رو کرده خون
(اَلمُعذَّبِ فی قَعرِ السُّجون )
واااای بارونِ اشکام
واااای میخونه باسوز
وااای خیلی غریبی
وااای ذی السّاقِ المرضوض
یا باب الحوائج - یا موسی بن جعفر
منِ روسیاه - منِ بی پناه
بخدا دلم خوشه به یه نیم نگاه
ماتورو داریم - ما گرفتاریم
آقاجون عنایتی که مریض داریم
نفساتو به دلامون برسون
تا بگیره دلامون دوباره جون
السلام ای باب حاجت آقاجون
(اَلمُعذَّبِ فی قَعرِ السُّجون )
بااااا دستای بسته
تووو مشکل گشایی
اِااای درمونِ دردم
ِاِاای رمز رهایی
یا باب الحوائج - یا موسی بن جعفر
با شما دلم - خیلی آرومه
روزیمو میگیرم از بی بی معصومه
شده این دعام - وردِ رولبام
ازخدا میخوام بازم عتبات(کاظمین) بیام
شنیدم باگریه های بی امون
با پرو بال شکسته نیمه جون
روضه خوندی برا شاه غرقه خون
برا عمه زینب قامت کمون
وااای از قتلگاه و
وااای از ظلم لشکر
وااای زینب می دیدو
وااای بریده شد سر
وااای نور دوعینم واااای مظلوم حسینم
- شنبه
- 10
- فروردین
- 1398
- ساعت
- 10:35
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
حسین رحمانی
ارسال دیدگاه