سی ساله غم تو سینمه
زنجیر و غل به گردنم
ساق پاهام شکسته و
زخمی که موند روی تنم
اینا همش کنار و، یه غم تواین دل آشفت
دیدم یه نانجیبی ، به مادرم چیزی گفت
گفتم بهش بزن ولی، چیزی نگو به مادرم
نمک نزن به زخم من، چیزی نموند از پیکرم
مظلوم آقام مظلوم آقام۲
کاشکی رضا پیشم بودی
مرهم آه و گریه هام
کاشکی میاوردی بابا
یه جرعه ی آبی و برام
گریم میگیره از غم ، بابا تواین سیاه چال
از مادری تو کوچه ، از خواهری تو گودال
از ظلمت اینجا دلم ، شکسته و پر ناله شد
یادم اومد خرابه ای ، که قبر اون سه ساله شد
واویلتاه واویلتاه
خیلی هوا معصومه رو
تو داشته باش نذار بابا
یه لحظه تنها بمونه
نذار باشه ازت جدا
غصمه مثل زینب،معصومه قد کمون شه
یا که میون بازار ، بابا سرش نشون شه
دلم میسوزه از غمه ، عمه زار و مضطرم
از کربلا تا شام میگفت ، برادرم برادرم
غریب حسین غریب حسین
- شنبه
- 10
- فروردین
- 1398
- ساعت
- 11:3
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
عباس میرخلف زاده
ارسال دیدگاه