• چهارشنبه ۵ شهریور ۰۴

 محمود اسدی

(نوحه)در کنج زندان گر چه فرسوده گشتم

۶۵۷

در کنج زندان گر چه فرسوده گشتم
با زهر کین از غمها آسوده گشتم
گرم نوایم غم،آشنایم
دلتنگ روی معصومه و رضایم


هر دم که می آمد سندی روبرویم
با تازیانه می زد بر سر و رویم
شد قامتم تا از ظلم اعدا
هر ضربه ای که می زد گفتم یا زهرا


گر چه مداوم زد سیلی بر روی من
اما نخورده نیزه بر پهلوی من
در این سیه چال زدم پر و بال
ایندم آخر هستم به یاد گودال
*****
شائق

  • شنبه
  • ۱۰
  • فروردین
  • ۱۳۹۸
  • ساعت
  • ۲۲:۳۰
  • نوشته شده توسط
  • میرکمال

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید


حجم فایل ۵۸۳,۲۴ KB
تعداد بازپخش ۵
تاریخ بارگذاری پنج شنبه ۱۶ خرداد ۱۳۹۸ ۱۴:۳۳
عنوان : محمود اسدی

ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران