یه عمره_رفته قلبم به زیر دینت
شد امشب_دل هوایی کاظمینت
بمیرم_برای چشم به راهیت آقا
ندیدی_دم آخر تو نور عینت
توو کنج غربت_تک و تنها کنج سیاه چال
با غل و زنجیر_می شد هر دم تن تو پامال
چقدر شبیه_کنج زندان تو با گودال
وای...
مثل عبایی_افتاده رو خاک_(تن نحیفت)۲
چه کرده زنجیر_با زخم سرخ_(تن ضعیفتر)۲
خلصنی یا رب
۲
خدایا_نفسم بند اومد تو غربت
خدایا_ندارم من یه روز راحت
خدایا_امونم رو بریده زندان
خدایا_راحتم کن از این اسارت
نداره فرقی_دیگه روز و شب من اینجا
کنج سیه چال_نمی افته تب من اینجا
ذکر یا زهرا_ نمیره از لب من اینجا
وای...
نداره قلبم_ تو این سیه چال_(هوای موندن)۲
یه لحظه حتی_ندارم امید_(برای موندن)۲
خلصنی یا رب
۳
تویی که_وقت طوفان شبیه نوحی
همیشه_تو اسارت مثال کوهی
محاله_که با سیلی از پا بیافتی
شکنجه_می شدی با شلاق روحی
از وقتی سندی_شد نگهبان آخر تو
زخمای بی رحم_بر نداشتن دست از سر تو
می مردی هر بار_می برد او نام مادر تو
وای...
آتیش شلاق_یاداوری بود_(از آتیش در)۲
گذشته اما_چه ها گذشته_(به قلب حیدر)۲
مادر ای مادر
- یکشنبه
- 11
- فروردین
- 1398
- ساعت
- 14:36
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
حسن کردی
ارسال دیدگاه