• جمعه 2 آذر 03


اشعار در فراق یار,(باید غزل نوشت ز غوغای سرگذشت)

2374

باید غزل نوشت ز غوغای سرگذشت

از عمر عاشقی که همه بی خبر گذشت

این حرفای من که به دردی نمیخورد

باید برای دیدنت از جان و سر گذشت

 


روی تو را ندیدم و یک روز میرسد

که با خبر شوی سگ کوی تو درگذشت

این هفته هم گذشت به سویت نیامدم

این هفته هم نیامدی و سخت تر گذشت
باید برای دیدنت آتش گرفت وسوخت

در آتش فراق تو از بال و پر گذشت

مجنون کجا شبی سر راحت زمین گذاشت

باید برای تو ز رهی پر خطر گذشت

گفتم میان خلوت تنهایی خودم

باید غزل نوشت ز غوغای سر گذشت

(امیر حسین حیدری)

  • دوشنبه
  • 13
  • شهریور
  • 1391
  • ساعت
  • 13:23
  • نوشته شده توسط
  • جواد

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران