آرزوها
نشست بر مشک سقّا تیر بیداد تمام آرزوها رفته بر باد
به خاک تیره شیر بیشه افتاد تمام آرزوها رفته بر باد
******
تمام کودکان آل طاها میان خیمه ها بنشسته بودند
ز سوز تشنه کامی زار و نالان چو مرغی بال و پر بشکسته بودند
به امید نمی آب گوارا به دستان عمو دلبسته بودند
عمو خود وعدة آب روان داد تمام آرزوها رفته بر باد
نشست بر مشک سقّا تیر بیداد تمام آرزوها رفته بر باد
******
به دل تشویش و نقش غم به چهره نمی دانند غم دل با که گویند
رسد آیا عمو از سوی میدان همه بر این امید و آرزویند
اگر مبهوت و حیرانند و گریان ولی دل خوش به دستان عمویند
که با مشکی پر آب آید به امداد تمام آرزوها رفته بر باد
نشست بر مشک سقّا تیر بیداد تمام آرزوها رفته بر باد
******
عمو آرد ز علقم مشک پر آب تمام آرزوی کودکان بود
نماید تر لب لعل صغیران امیدی در خیال تشنگان بود
بر آید کام دل با دست عمو همه آمال آن دل خستگان بود
امان از آب بر لب گشته فریاد تمام آرزوها رفته بر باد
نشست بر مشک سقّا تیر بیداد تمام آرزوها رفته بر باد
******
خبر آمد عمو افتاده بر خاک امید و آرزو نقش بر آب است
به مشکش ناوک پیکان نشسته دل طفلان از این ماتم کباب است
هر آن چه آرزو در سینه ها بود نمایی واهی از جنس سراب است
به خاک تیره شیر بیشه افتاد تمام آرزوها رفته بر باد
نشست بر مشک سقّا تیر بیداد تمام آرزوها رفته بر باد
******
دگر آه و فغانی از عطش نیست همه در سوگ عمو داغ دارند
ز سوز تشنگی دیگر ننالند کزین ماتم فگار و بی قرارند
اگر گریند ز بی آبی نباشد ازاین داغ جگرسوز اشک بارند
دگر یاد عطش هم رفته از یاد تمام آرزوها رفته بر باد
نشست بر مشک سقّا تیر بیداد تمام آرزوها رفته بر باد
******
تمام آرزوها رفته بر باد به خاک تیره شیر بیشه افتاد
نشست بر مشک سقّا تیر بیداد دگر یاد عطش هم رفته از یاد
امان از آب ، بر لب گشته فریاد عمو خود وعدة آب روان داد
که با مشکی پر آب آید به امداد تمام آرزوها رفته بر باد
نشست بر مشک سقّا تیر بیداد تمام آرزوها رفته بر باد
******
- سه شنبه
- 13
- فروردین
- 1398
- ساعت
- 16:23
- نوشته شده توسط
- محمدرضا سروری
- شاعر:
-
محمدرضا سروری
ارسال دیدگاه