اسب بی صاحب
(اسب بی صاحب كو پناه ما)
(در كجا مانده تكیه گاه ما)
******
ذوالجناح اسب باوقار عشق
مركب سرخ تك سوار عشق
در كجا خفته بر زمین سرد
پیكر سبز سر به دار عشق
(در كجا مانده تكیه گاه ما)
(اسب بی صاحب كو پناه ما)
******
یال خونینت شارح غم است
در نگاه تو راز مبهم است
از رُخت پیداست موسم فراق
چشمة چشمت بحر ماتم است
خیره بر درها بین نگاه ما
(اسب بی صاحب كو پناه ما)
******
نعرة جانسوز می كشی چرا؟
درد تنهایی می كشد مرا
سینه ام گشته جای درد و غم
با كه گویم این كوه غصه را؟
بی كس و تنهاست خیمه گاه ما
(اسب بی صاحب كو پناه ما)
******
شیهه ات برده از دلم توان
می زنی سر را بر زمین چسان
بغض غم راه سینه را گرفت
پیش چشمانم تیره شد جهان
شد ره غربت شام راه ما
(اسب بی صاحب كو پناه ما)
******
بی سوار از ره آمد این براق
می زند بر دل آتش فراق
طاقتم طاق است در درون نهم
یاد بابا با شور و اشتیاق
خسرو بطحا پادشاه ما
(اسب بی صاحب كو پناه ما)
******
هلهله برپاست در صف عدو
می رسد برگوش بانگ های و هو
سوی ما نآمد مهربان پدر
مانده بر دلها كوه آرزو
تا سما رفته سوز آه ما
(اسب بی صاحب كو پناه ما)
******
آه حسرت شد بر لبم مقیم
می وزد اندوه بر رخ نسیم
قامت غم در قالبم نشست
شانه را خم كرد ماتم عظیم
كس نماند دیگر در سپاه ما
(اسب بی صاحب كو پناه ما)
******
كودكی گرید در غم پدر
دیده بارانیست خون چكد بصر
سروری گوید از غم فراق
موسم هجران كی رود به سر؟
تا شود دنیا دل بخواه ما
(اسب بی صاحب كو پناه ما)
******
- سه شنبه
- 13
- فروردین
- 1398
- ساعت
- 17:50
- نوشته شده توسط
- محمدرضا سروری
- شاعر:
-
محمدرضا سروری
ارسال دیدگاه