• جمعه 2 آذر 03


،یا علی مدد، -(بدترین کابوس‌من در خشکسالی مردن است )

622

بدترین کابوس‌من در خشکسالی مردن است 
ترسم‌از مردن‌که نه!با دست‌خالی مردن است 

درد بی‌دردی علاجش آتش است و ترس‌من
غوطه ور در عافیت از بی ملالی مردن است 

مثل آن پروانه ای هستم که تنها حسرتش 
در طواف شمع با آشفته حالی مردن است

آرزویم مثل مجنون گم شدن در موی یار 
بعد از آن در لابه لای آن لیالی مردن است 

نیست کاری ساده تر از جان سپردن در نجف 
با علی آسان ترین کار اهالی مردن است 

مرگ را هم دوست دارم در حریم کوی او  
چون حیات واقعی در این حوالی مردن است 

وقت‌مردن‌سر به روی دامنش‌خواهم گذاشت 
عشق‌من‌هرشب‌درآغوشش‌خیالی‌مردن‌است 

 بهترین کار جهان مانند دعبل زیستن
بهترین کار جهان مثل هلالی مردن است 

مرگ‌درقاموس‌مردان‌بوسه‌برشمشیر هاست 
این هنر یعنی شهادت رمز عالی مردن است 

از بهشت بی علی بیزارم و رویای من 
در جوار حضرت مولی الموالی مردن است

(این غزل در فروردین ۱۳۹۷ و در کنار گنبد امیر المومنین سروده شد )

  • جمعه
  • 16
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 16:53
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران