• دوشنبه 3 دی 03

 رضا آهی

متن شعر و مدح حضرت عباس(ع) -(نظری کن فضا مُعَطَّر شد)

767
0

نظری کن فضا مُعَطَّر شد
شب لبخند ماه و اَختَر شد
ز عنایات حضرت سبحان
بار دیگر چنین مُقَدَّر شد
شد پدر حضرت ابوالحسنین
مادر ام البنینِ اَطهر شد
زد قدم دلبری که از عشقش 
دل هر عاشقی مُنَوَّر شد  
هاتفی با دو صد شعف خوانَد
شب میلاد ماه حیدر شد
نه فقط مه !! که ذوالکرم آمد
صاحب بیرق و علم آمد 

 دُرّ گنجینه ی ولا آمد
ماه شبهای کربلا آمد
پا نهاد آنکه از ازل گویا!!
بر ادب بوده ناخدُا آمد 
قدرت الله و شیر جنگ آور
یلِ اولاد مرتضی آمد
خنده کن از صمیم دل زیرا 
شه مشکل گشای ما آمد 
می بزن عاشقانه مستی کن
که علمدار باوفا آمد 
آمد آنکس که کوه احساس است
اسدُالحیدراست و عباس است 

چه بگویم از او که دل خواه است
خَطّ ما بین راه و بیراه است
در بیان فضائلش این بس
نوکر دست به سینه ی شاه است
 شیر مادر بصیرتش بخشید
زین سبب او علیم و آگاه است 
ز نبردش عدو چنین فهمید
پهلوان همچنان یدالله است
تا که شمشیر خود برقصاند 
کوه دشمن به پبش او کاه است
دم به دم شکر حق به لب داریم 
مست و دیوانه ی علمداریم 

مینویسم که آبرو دارد 
دو جهان،روشنی از او دارد 
گفتنِ ذکر ِیا ابوفاضل
دلنشین است عطر و بو دارد 
مثل او ساقیا!! کجا داری 
که چنین باده و سبو دارد 
جان به قربان هرچه سادات ست 
که چو او مهربان عمو دارد 
او نشان داد ِکربلا چو علی 
هنر جنگِ رو به رو دارد 
پهلوان است و عالمی مستش 
گره ها وا نموده بادستش 

  • جمعه
  • 16
  • فروردین
  • 1398
  • ساعت
  • 16:54
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران