اومده بانی و خدای کرم
بیاین سر بزاریم به پای علم
حضرت علمدار . حضرت سپهدار . اومده قبله ی قلبم
رسیده شب مشتاقی
رو دلا نیست دیگه داغی
کجایید آی تشنه لبها
اومده حضرت ساقی
جانم جانم . رسید حضرت دلبر
جانم جانم . اومد ثانی حیدر
معنا گرفت . دیگه واژه و لغت برادر
(ابوفاضل . ابوفاضل ابالفضل)
۲
اسطوره ی ادب و معرفته
مثل باباش علی چه با هیبته
نور هر دو عینه . وزیر حسینه . جانم چه با ابهته
حضرت عالیجنابه
قرار قلب بی تابه
انیس و یاور و یارو
کاشف الکرب اربابه
جانم جانم . اومد دلبر و دلدار
اومد ماه ِ . درخشان شب تار
علم کشها . بیاین اومده حضرت علمدار
(ابوفاضل . ابوفاضل ابالفضل)
۳
حرف حرمشم شنیدنیه
گنبد و گلدسته هاش دیدنیه
تنها نه که دستش . ضریح قشنگش . خدایی بوسیدنیه
مرغ دل باز شد هوایی
دلتنگم خیلی خدایی
ایشالا که با مددش
میشم امسال کربلایی
ان شا الله . میادش اون روز آخر
قسمت میشه . زیارتش با مادر
شنیدم که . شب جمعه میشه کربلا محشر
(ابوفاضل . ابوفاضل ابالفضل)
- چهارشنبه
- 21
- فروردین
- 1398
- ساعت
- 12:27
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا رسولی
ارسال دیدگاه