زیبای مرتضا ید بالا گرفته ای
نو غنچه ای به دامن گل جا گرفته ای
ساقیّ عشقی و همه مست از حضور تو
با غمزه ای قلوب طهورا گرفته ای
دور از بلا دو دست بلند و گره گشا
گویا که سبقت از ید بیضا گرفته ای
چشمان نافذ و قد بالا و مه جبین
جا در قلوب عترت طاها گرفته ای
زیبای عالمی ، مه اولاد هاشمی
قرص قمر به قامت طوبا گرفته ای
چون رخ نموده ای ؟ که به حسن جمال خود
آل عبا به جذب تماشا گرفته ای
حسرت برد به حسن تو سکّان آسمان
محو نظاره چشم ثریّا گرفته ای
ماه علی ، به ناز تو نازد مه فلک
اهل ولا به حمد و ثنایا گرفته ای
بوسیده بازوان تو را شاه لا فتیٰ
زان بوسه ها قوا و توانا گرفته ای
احیای معرفت به کلام علی بود
نجوای او شنیده و احیا گرفته ای
قوت حلال و حسن کلام و دل طهور
اندر سرای پاکدلان پا گرفته ای
جز نیک سیرتی نبود در مرام تو
از نیک سیرتان تو ادب را گرفته ای
ایثار و بذل و بخشش و جود و وفا و مهر
در ارث خود ز سرور والا گرفته ای
باب المراد و باب حوائج به عالمی
جا در سریر و مسند اعلا گرفته ای
مانند تو نیامده در چرخ روزگار
سر داده ایّ و رتبه عظما گرفته ای
دائم به گفتگوی تو باشم (هدایت)ام
نجوای در خفای من آیا گرفته ای ؟
- پنج شنبه
- 22
- فروردین
- 1398
- ساعت
- 10:16
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
محمد هدایتی
ارسال دیدگاه