جا مانده روی خاک صحرا رد پايت
پيچيده در گوش شقايقها صدايت
آنقدر از هجران ياران سوختی تا
اين داغ سنگين کرد از دنيا جدايت
دنبال عاشورا دويدی روزها را
آخر رسيدی به زمين کربلايت
فکه برايت: نردبان آسمانها
يک جفت پوتين قديمی: بالهايت
از سالهای جنگ مینی منتظر بود
تا خويش را روزی بيندازد به پايت
چشمت منوّر شد به ديدار شهيدان
ديدی خودت را گرم آغوشِ خدايت
رفتی ولی فتحالمبينها هست در پیش
مانده پس از تو بر زمين صدها روايت...
- دوشنبه
- 2
- اردیبهشت
- 1398
- ساعت
- 18:36
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
فاطمه عارفنژاد
ارسال دیدگاه