امروز به خلق سرور آمد
مرآت رخ پیمبر آمد
باعطر عبیر عنبر آمد
به به چه گل معطر آمد
فرزند حسین ،اکبر آمد
اکبر به سپهر عشق ماه است
مه گفتم اگر من اشتباه است
این بس پدرش حسین شاه است
به به چه گل معطر آمد
فرزند حسین، اکبر آمد
زین گل همه جا شده گلستان
دنیا شده رنگ باغ رضوان
گشتند هزارها غزل خوان
به به چه گل معطر آمد
فرزند حسین ، اکبر آمد
رو مژده بده صبا به زهرا
آمد به جهان شبیه طاها
حق داده تورا سلیل زیبا
به به چه گل معطرآمد
فرزند حسین ، اکبر آمد
مثل پدرش ملیح و نیکوست
نامش علی اکبراست ومه روست
خوشخوبود وهلال ابرورست
به به چه گل معطر آمد
فرزند حسین، اکبر آمد
این گفته ی من بود سزاوار
انوار رخش چو شد پدیدار
پر نور شده تمام امصار
به به چه گل معطر آمد
فرزند حسین ، اکبر آمد
من قطره و وصف اوست دریا
طفلی نبود چنین دل آرا
لیلا به بغل گرفت گفتا
به به چه گل معطر آمد
فرزند حسین ، اکبر آمد
مامی به جهان دگر نیاید
مثلش پسری دوباره زاید
تبریک به لیلی گفت باید
به به چه گل معطر آمد
فرزند حسین ، اکبر آمد
امروز حسین چه حال دارد
از عرش به فرش نور بارد
این جشن سرور شادی آور
به به چه گل معطر آمد
فرزند حسین ، اکبر آمد
ایام گل وبهار گشته
دنیا همه لاله زار گشته
عشاق ز می خمار گشته
به به چه گل معطر آمد
فرزند حسین ، اکبر آمد
شیرین شده کام لیلی چون شهد
آمد به حسین خوشا ولیعهد
خندد به روی حسین در مهد
به به چه گل معطر آمد
فرزند حسین ، اکبر آمد
آمد به جهان گل بهشتی
گوش سبط نبی ملک سرشتی
حقا که «امینی» خوش نوشتی
به به چه گل معطر آمد
فرزند حسین، اکبر آمد
آئینه ی مصطفاست اکبر
از ماه بود رخش منور
کس نیست شود ورا برابر
به به چه گل معطر آمد
فرزند حسین ، اکبر آمد
برکنز شرف یگانه گوهر
درحسن یوسف است برتر
در گلشن دین گلیست احمر
به به گل معطر آمد
فرزند حسین اکبر آمد
- سه شنبه
- 3
- اردیبهشت
- 1398
- ساعت
- 11:15
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
مجید امینی
ارسال دیدگاه