سالار! وقت آمدنت دير شد بيا
اين دل در انتظار فرج پير شد بيا
ديدم به خواب آمدي از جادههاي دور
گفتا دلم که خواب تو تعبير شد بيا
اين جمعه هم گذشت و ليکن نيامدي
آيات غربتم همه تفسير شد بيا
افسردهام بدون تو، باور نميکني
عشقم اسير قسمت و تقدير شد بيا
گفتي که پاک کن دلت از هر چه غير ماست
قلبم به احترام تو تطهير شد بيا
هر شب به ياد خال لبت گريه ميکنم
عکست ميان آينه تصوير شد بيا
در دفترم به ياد تو نرگس کشيدهام
نرگس هم از فراق تو دلگير شد بيا
جانم فداي خال لبت نازنين نگار
ساقي ز زندگي به خدا سير شد بيا
منبع:من غلام قمرم
- سه شنبه
- 14
- شهریور
- 1391
- ساعت
- 4:7
- نوشته شده توسط
- جواد
ارسال دیدگاه