يك شب بيا ستاره بريزم به پاي تو
اي آفتاب من همه چيزم فداي تو
يك شب بيا به ما برسد اي اذان صبح
از پشت بام مسجد كوفه صداي تو
ما مدتي است خانه تكاني نكرده ايم
شرمنده ايم در دل ما نيست جاي تو
غير از همين دو قطره اشكي كه مانده بود
چيزي نداشتم كه بيارم براي تو
از روزهاي هفته سه شنبه براي من
شبهاي پنجشنبه و جمعه براي تو
روزي به خاطر سفر جمكران من
روزي به خاطر سفر كربلاي تو
شاعر: علی اکبر لطیفیان
- سه شنبه
- 14
- شهریور
- 1391
- ساعت
- 4:50
- نوشته شده توسط
- جواد
- شاعر:
-
علی اکبر لطیفیان
ارسال دیدگاه