تو میای و تو میای و
تو میای و دنیا چراغونی میشه زیرپات
تو میای گل میریزن روی سرت عاشقات
و هو النجات ، به قلم دوات
به سرم هوات ، تا دم ممات
همیشه دلمو میبره آقا نَقل خوبیات
چراغونی شده همه کوچه ها این شبا برات
تویی که همیشه داری هوامو از همه جهات
ای جونم ای جونم فدات
شیرین ترین رویای من
جمکرانت دنیای من
(( آقای من آقای من ))
...
تو میای تو میای و
تو میای و روی سیاه من میگیره جلا
تو میای و پشت سرت منم میام کربلا
و هو المراد ، ذکر و ان یکاد
شافع معاد ، عمر تو زیاد
عبای علوی خدایی چقد به تنت میاد
تو قنوت نماز شبم آقا کردم از تو یاد
خدا با تو یه جون دوباره به تن شیعه داد
ای جونم فدات ای جونم فدات
شیرینیه فردای من
جمکرانت ، دنیای من
(( آقای من ، آقای من ))
- چهارشنبه
- 4
- اردیبهشت
- 1398
- ساعت
- 13:40
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
حمیدرضا محسنات
ارسال دیدگاه