الهی بنده ای غرق گناهم
به درگاهت خدایا روسیاهم
در این ماه پر از فیض صیامت
تو کردی بر من مسکین کرامت
شدم شرمنده لطف و عطایت
دلی پر درد آوردم برایت
الهی تو شه ام جرمو گناه است
زبار معصیت عمرم تباه است
خدایا بنده ای گم کرده راهم
نشانم ده تو راهم را ز چاهم
تمام کوله بار من گنه شد
ز فرط معصیت روزم سیه شد
اگرچه من بدم مهمانت هستم
کنار سفره احسانت هستم
خدایا با چه حالی آمدم من
ولی با دست خالی آمدم من
از این بار گناهان خسته ام من
چوسائل بر درت بنشسته ام من
خدایا بی پناهان را پناهی
بر این آلوده هم بنما نگاهی
زبارمعصیت خم گشته پشتم
نگاهی کن تو بر این روی زشتم
نمک پرورده خوان تو هستم
همیشه غرق احسان تو هستم
اگرچه پا به سر جرم و خطایم
خودت دانی محب مرتضایم
علی و آل او را دوست دارم
همین باشد مدال افتخارم
تو بودی ازازل پشت و پناهم
قسم بر مرتضی بنما نگاهم
قسم بر احمد و مولاو زهرا
زجرم من بیا بگذر خدایا
به دنیا بر رضای تو(رضایم)
زتو شرمنده در روز جزایم
- جمعه
- 6
- اردیبهشت
- 1398
- ساعت
- 17:5
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه