خدایا آمدم بر تو پناهم
زفرط معصیت ها روسیاهم
به فرق منشق مظلوم عالم
ببخشا از کرم جرم و گناهم
الهی غرق احسان تو هستم
در این ماه تو مهمان تو هستم
اگرچه من بدم لیکن همه عمر
نمک پرورده خوان تو هستم
اگرچه بنده ای گم کرده راهم
تودادی در پناه خود پناهم
در این ماه ضیافت خانه خود
به جان مرتضی بنما نگاهم
خدایا از گناهان خسته ام من
چو مرغ بال و پر بشکسته ام من
مرن از درگهت ای میزبانم
کنار سفره ات بنشسته ام من
الهی گرچه پست و بی بهایم
همه عمرم به درگاهت گدایم
تو راهم داده ای ای هستی من
زلطف تو در این مهمانسرایم
خداونداگرفتار گناهم
سراپا معصیت گم کرده راهم
کنون که دعوتم کردی ز رحمت
نگاهی کن بر این روی سیاهم
خداوندا به گلزار تو خارم
کسی را در جهان جز تو ندارم
در این ماه پر از فیض صیامت
نگه بنما تو بر این حال زارم
- جمعه
- 6
- اردیبهشت
- 1398
- ساعت
- 17:7
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه