آنکه در خطّۀ خون، جان به ره جانان داد
لبِ لعلش به جهانِ بشریّت جان داد
درس ایثار و کمال و شرف و فضل و ادب
ساقی بزم محبت به جوانمردان داد
ثانی ختم رسل با گل خورشید رخش
به شب تیرۀ بیداد و ستم پایان داد
قاسم از شوق، رضا شد به قضا در ره دوست
لالهسان داغ به دل، جان به سر پیمان داد
شیر پیر ادب و بیشۀ توحید، حبیب
عارفانه سر و جان را به ره ایمان داد
همچو بلبل به سر شاخۀ گل، کودکِ عشق
بر سر دوش پدر با لب خندان جان داد
خطبۀ شبشکن عابد و زینب در شام
به گلستان خزاندیدۀ حق سامان داد
خون هفتاد و دو گل خوشۀ خورشید «اَحَد»
رنگ و بوی اَبدیّت به گل قرآن داد
- دوشنبه
- 9
- اردیبهشت
- 1398
- ساعت
- 20:14
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
احد ده بزرگی
ارسال دیدگاه