آماده می شوم که فراهم کنی مرا
خرج عزای ماه محرم کنی مرا
آشفته ام؛ به سینه زدن عادتم بده
تا بین این صفوف منظم کنی مرا
فرموده ای که: "اشک شما مرهم من است"
اشک مرا بریز که مرهم کنی مرا
آن قدر در طواف سرت گریه می کنم
تا پای نیزه چشمه زمزم کنی مرا
اصلاً بعید نیست که در روضه خودت
همسایه رسول مکرم کنی مرا
روزی که اشک و خون تو در قتلگاه ریخت
می خواستی شهید محرم کنی مرا
- چهارشنبه
- 17
- آبان
- 1391
- ساعت
- 13:3
- نوشته شده توسط
- مرتضی پارسائیان
ارسال دیدگاه