• جمعه 2 آذر 03


متن شعر حضرت قاسم (ع) -(...چه خوب، مرگ خریدار زندگانی توست)

830
2

..چه خوب، مرگ خریدار زندگانی توست
حیات طیبه تصویر نوجوانی توست

چه قد کشیده درون تو شوق رزم ای ماه
که هست قامت جوشن برای تو کوتاه

به پای شوق تو پای رکاب هم نرسید
کسی شبیه تو دست از جوانی‌اش نکشید

لبت به تلخی دنیا حلاوت افزوده
که شهد، شاهد شیرین زبانی‌ات بوده

چقدر از نفست دشت عطر آگین شد
چقدر از سخنت کام شهد شیرین شد...

تمام حُسنِ حَسن‌زاد خویش را بردار
برو به جمع شهیدان «اولئکَ اَلاَبرار»

برو به بحر رجز بین دشت طوفان کن
به موج عشق بزن، مرگ را هراسان کن

رجز بخوان که شود زنده کوفۀ اموات
که گوش هلهله‌ها کر شود از این آیات

برای عقل مگر نقشی از جنون بکشی
برو که معرکه را هم به خاک و خون بکشی

برو به کوری چشمان مست هلهله‌ها
بدوز چشم خودت را به تیر حرمله‌ها

بگو به تیغ که از فرق ماه ما پیداست!
که فرق آل علی با بنی‌امیه کجاست!

که ننگ نام کجا، عزت قیام کجا!؟
حسینِ صبح کجا و یزیدِ شام کجا!؟...

بگو حسین ندارد دمی سر سازش
به پا نکرده در این دشت خیمۀ خواهش...

برو که رفتن تو ماندگار خواهد شد
پس از تو لشکر دشمن غبار خواهد شد

گرفته‌اند فقط نیزه‌ها تو را در بر
حسین می‌چکد از پیکر تو سرتاسر

چقدر کام زمین‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ تشنۀ شهادت توست
تو می‌روی و ‌دلم ‌‌‌کشتۀ حکایت توست...

  • سه شنبه
  • 10
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 12:17
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران