• یکشنبه 4 آذر 03


متن شعر و قصیده شعر ملی میهنی -(این پرچمی که در همه عالم سرآمد است)

482
1

این پرچمی که در همه عالم سرآمد است
از انقلاب کاوۀ آهنگر آمده‌ست

از گرگ و میش مبهم اسطوره‌های دور
از روشن حماسۀ این کشور آمده‌ست

در دست‌های رستم دستان در اهتزاز
بر شانۀ سیاوش از آتش درآمده‌ست

با سرخِ لعل و سبزِ زمرد، سپیدِ دُر
در جلوه‌زار عشق به صد زیور آمده‌ست

خون دل از خیانت تاریخ خورده است
از خاک و خون و خنجر و خاکستر آمده‌ست...

در موج‌خیز حادثه افتاده است و باز
خیزان به عزم معرکه‌ای دیگر آمده‌ست

تنها نه با مَوالی مختار بوده است
هر جای در حمایت حق با سر آمده‌ست

با سربه‌دارها به سر دار رفته است
چنگیز در برابر او مضطر آمده‌ست

گاهی برای قوت قلب رئیسعلی
در رزمگاه دشمن افسونگر آمده‌ست

گاهی انیس جنگلیان بوده است و گاه
مشروطه‌خواه را عَلَم لشکر آمده‌ست

حبل‌المتین وحدت مستضعفان شده‌ست
آیینه‌دار هیمنۀ رهبر آمده‌ست

در جبهه تیر و ترکش و خمپاره خورده است
شب‌زنده‌دار خلوت همسنگر آمده‌ست

گاهی شده‌ست زینت تابوت لاله‌ای
با عطر و بوی دسته‌گلی پرپر آمده‌ست

چون بیرقی که در کف سردار کربلاست
گاهی مدافع حرم حیدر آمده‌ست

زخم سنان دشمن و زخم زبان دوست
از هر طرف به پیکر او خنجر آمده‌ست

با این همه همیشه سرافراز و پایدار
در اهتزاز بر سر این کشور آمده‌ست

  • چهارشنبه
  • 18
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 13:9
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران