و خانهها، همه، هر جا، خراب خواهد شد
در آسمان و زمین، انقلاب خواهد شد
کبود میشود از فرط بیم، چهرۀ ما
سیاه، آینۀ آفتاب خواهد شد
ستارگان همه تاریک میشوند و تباه
شبیه ابر، دل کوه، آب خواهد شد
سؤال میکند از تو به تسخر و ترفند:
چه وقت، وقت نزول عذاب خواهد شد؟
چگونه این همه واژه که در فضا محو است
در این کرانۀ کهنه کتاب خواهد شد؟
بگو که میرسد از راه ناگهان، آری
بگو درنگ هم اینک شتاب خواهد شد
که حاضر است و که غائب؟ هلا! بپاخیزید
هلا! که وقت حضور و غیاب خواهد شد
هلا که نوبت «گفتا» و «گفتم» آمد، هان!
هلا! که وقت سؤال و جواب خواهد شد
سراب خواندی و دیدی که واقعیت داشت
سراب، چشمۀ سُرب مذاب خواهد شد
فرار میکنی، اما کجا؟ پناهی نیست
زمین محاصرۀ اضطراب خواهد شد
زمینه فاش، زمان فاش، راز پنهان فاش
هلا! هلا! که جهان بینقاب خواهد شد
چه لطفها که ندیدی ولی نفهمیدی
گذشت فرصت و وقت عتاب خواهد شد
هلا که نوبت تقسیم کیفر و پاداش
زمانِ وزنِ گناه و ثواب خواهد شد
قسم به صاعقههایی که میرسند از راه
جهان اگرچه دریده، مُجاب خواهد شد
و خانهها، همه، هر جا، خراب خواهد شد
در آسمان و زمین، انقلاب خواهد شد
- پنج شنبه
- 19
- اردیبهشت
- 1398
- ساعت
- 16:45
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
مرتضی امیری اسفندقه
ارسال دیدگاه