میلاد حضرت قاسم(ع)
بنداول
میوزد از مدینه باز نسیم
عسل آوردهاند ز بیت کریم
نجمه بانوی با کرامت عشق
پسرآورده بهر قلب سلیم
قاسم کربلا ز راه آمد
تا شود پیشمرگ ذبح عظیم
جام در دست ساقی عشق است
تا نهد در کف همه تسنیم
قاسم شهد هر عسل آمد
زادهی فاتح جمل آمد
بنددوم
حسن دوم آمده از راه
تا شود هادی دل گمراه
در کف نجمه نجمهی ثاقب
میزند طعنه برتمامی ماه
وان یکاد آورد به کف زینب
وتبارک به لب بدیده نگاه
دست برسینه آمده عباس
عرض تبریک گفته شد برشاه
ماه مهپاره را بغل کرده
باز در کام خود عسل کرده
بندسوم
رمضان آمد و دلم شاد است
باغ ایمان عشق آباد است
روز سوم شده سحر برخیز
می به طعم عسل چو آزاد است
زلف مشکین قاسم عشقم
درسحرطره درکفباداست
نوهی فاطمه ز ره آمد
خاطرات گذشته در یاد است
کعبه و زمزم و صفا آمد
تا که داماد کربلا آمد
- پنج شنبه
- 19
- اردیبهشت
- 1398
- ساعت
- 7:9
- نوشته شده توسط
- م-مطلق
- شاعر:
-
مرتضی محمودپور
ارسال دیدگاه