السلام ای نوری کبریا
یار پیغمبر علی مرتضی
تو گل گلزار دینی یا علی
تو امیرالمومنین یا علی
همسر محبوبه حق فاطمه
در جهان مشکل گشایی بر همه
هر دلی را تو خدایی می کنی
از همه مشکل گشایی می کنی
هر گره با دست تووا می شود
عبد درگاه توآقا می شود
ما همه ذره تویی چون آفتاب
یا علی از مرحمت بر ما بتاب
بر تو و مظلومه زهرایت قسم
بی تو مولا دردو عالم بی کسم
ای که هستی عالمی را دستگیر
جان زهرا همسرت دستم بگیر
شاملم لطف توو احسان تو
در شب قدرم علی مهمان تو
بودی امشب میهمان دخترت
دم به دم جان تو آمد بر لبت
ذکر تو انا الیه راجعون
قلب دختر با نگاهت گشته خون
دختر مظلومه ات شد بی شکیب
گفت با توآن عزیز غم نصیب
ای که عالم را تو دادی آبرو
جان زهرا مادرم مسجد مرو
گفته ای شد لحظه موعود من
منتظر بر دیدنم معبود من
رفتی و آماده گشتی بر نماز
راز دل گفتی به حی بی نیاز
ناگهان شمشیر کین آمدفرود
خون به قلب عالم هستی نمود
ابن ملجم آن شقی رذل پست
بین محراب دعا فرقت شکست
سوی مسجد آمدند با شور و شین
مجتبایت با ابوالفضل و حسین
درگلیمی پیکرت بگذاشتند
اشک ریزان از زمین برداشتند
جان بسوزد بر حسین و کربلا
پیکرش در خون سرش از تن جدا
تیرباران شدتن پاک حسین
غرق خون شدپیکرچاک حسین
آتش کینه زدند برخیمه ها
راس پر خون حسین بر نیزه ها
بچه ها را ظالمانه میزدند
عمه ها را تازیانه می زدند
دشمنش بر زخم زینب زد نمک
بریتیمان حسین میزد کتک
- پنج شنبه
- 19
- اردیبهشت
- 1398
- ساعت
- 11:38
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
رضا یعقوبیان
ارسال دیدگاه