چقدر دیر رسیدی قطار بیتو گذشت
قطار خسته و بیکولهبار، بیتو گذشت
فقط دریچۀ دلتنگ کوچه میداند
چه بر سرِ منِ چشمانتظار بیتو گذشت
شبیه آینۀ بخت روشنت، مادر
تمام زندگیام در غبار، بیتو گذشت
هزار سال در این باغ بیسرانجامی
خزان به بار نشست و بهار بیتو گذشت
ادامۀ من و چشمان و آستین ترم
تو رفتی و همه در شورهزار بیتو گذشت
تو روزگار سراسر گذشت من بودی
به حیرتم که چرا روزگار بیتو گذشت
چه شنبههای بدی، جمعههای غمباری
کنار سردی سنگ مزار، بیتو گذشت
- پنج شنبه
- 19
- اردیبهشت
- 1398
- ساعت
- 17:2
- نوشته شده توسط
- ابوالفضل عابدی پور
- شاعر:
-
سعید بیابانکی
ارسال دیدگاه