• سه شنبه 15 آبان 03

 آرمان صائمی

حضرت باران -(آبرو داده اى به من اما)

730

بسم الله الرحمن الرحيم
آبرو داده اى به من اما
آبروى تورا فقط بردم
دست من را گرفته اى عمرى
با گناهم ولى زمين خوردم
-
سايه ى تو هميشه بر سر من
بود و يك عمر معصيت كردم
رو نگردان ز من تورا به على
يا سريع الرضا!غلط كردم
-
مهربان!باز هم نگاهم كن
تا شوم آنچه كه تو مى خواهى
تركه ى تر بزن به من از لطف
سر به راهم كن اول ماهى
-
شك ندارم كه دوستم دارى
سندم عشق سيدالشهداست
بين ما واسطه هميشه فقط
قسم جان حضرت زهراست
-
ربنا!از تو خواهشى دارم
بيشتر به من وجود بده
راهىِ مشهدم بكن هر ماه
كربلا را تو زود به زود بده
-
آه! كربلا..دلم تنگ است
سر افطار ياد اربابم
تشنگى از نگاه من پيداست
ياد ارباب،خيره بر آبم!
-
"با توام!آى حضرت باران
تو به درد دلش دوا بودى
حال و روز رباب را ديدى
ظهر روز دهم كجا بودى؟"
-

رمضان 98

  • جمعه
  • 20
  • اردیبهشت
  • 1398
  • ساعت
  • 17:49
  • نوشته شده توسط
  • ابوالفضل عابدی پور

برای بارگذاری فایل در سایت اکانت مداحی بسازید



ارسال دیدگاه



ورود با حساب گوگل

ورود کاربران