طنين هق هق باد و فغان كوچه ي سرد
صداي خنده ي نحس سواره اي ولگرد
دوباره روضه ي تلخ طناب و دست امام
زمانه مثل علي با شما چه بد تا كرد!
در درون حجره عبا و عصاش جا مانده
نكش! نه! محض رضاي خدا، نرو برگرد
زبان به طعنه گشود آن نواده ي ابليس
به اهل بيت نبي بارها جسارت كرد
چقدر بي ادبانه عزيز فاطمه را
كشان كشان، دل شب مجلس شراب آورد
شكست حرمت موي سپيد آقايم
كنار ميز قمار جماعتي نامرد
همه نشسته و او ايستاده مي بيند
جنون رقص غرور دو طاس تخته ي نرد
شاعر:وحید قاسمی
- سه شنبه
- 14
- شهریور
- 1391
- ساعت
- 13:56
- نوشته شده توسط
- علی
ارسال دیدگاه