میلاد امام مجتبی(ع)
ساقیا باده بده مست ولای تو منم
بر در میکده رو کن که گدای تو منم
رخ نما تا که ببینی بفدای تو منم
شرمسار کرم و جود وسخای تو منم
تو کریمی و کریمان به در خانهی تو
عاقلان مست تو و باده و پیمانهی تو
پسر ارشد زهرا و علی مست توام
من غلام سر کوی تو و پابست توام
هرچههستمبهدوعالم همهازهستتوام
بندهام بندهی آزاد به پیوست توام
ای کریمی که گدایان به شما ناز کنند
به در خانهی الطاف تو پرواز کنند
نیمهی ماه صیام است به سر آمدهام
بهر دیدار تو در وقت سحر آمدهام
من به شوق کرمتت دیدهی تر آمدهام
دیده بگشا به اشارات قمر آمدهام
مادرت فاطمه بابای تو صاحب کرم است
هرکجا نام تو بردم که همانجا حرم است
ای که نور رخ تو وجه تمام حسن است
هر کجا نام تو بردم همانجا وطن است
آهوی دشت ختن جانب دشت و دمن است
یعنی این عطر معطر ز میان ختن است
روزهام را به لب لعل تو تا باز کنم
زندگی را به غم عشق تو آغاز کنم
خلق و خوی تو همه بوی پیمبر دارد
لعل لبهای تو سرچشمهی کوثر دارد
پسری یا ثمری فاتح خیبر دارد
در دوعالم گوهری شافع محشر دارد
ذکر لالایی تو از لب زهرا زیباست
توکههستیکهنبیبرسر کویتلیلایست
- یکشنبه
- 29
- اردیبهشت
- 1398
- ساعت
- 18:50
- نوشته شده توسط
- م-مطلق
- شاعر:
-
مرتضی محمودپور
ارسال دیدگاه