معراج پیامبر گرامی اسلام(ص)
بارعامی شد مهیا بهر ختمالمرسلین
آسمانها شد مزین تا سوی عرش برین
شد براق آماده از سوی خدا روی زمین
بهر همراهی رسیده حضرت روحالامین
خواستتامهمانشوداحمد سوی معراجشد
بر سر اهل زمین و آسمانها تاج شد
رفت در بیتالمقدس رفت تا بیتالحرام
رفت تا در مسجدکوفه شده ماه تمام
هرکجا برپا نموده وان نمازی با قیام
محترم گردیده آنجاگشت بر عالم مقام
بعد سیر انجم و آفاق کردن مصطفی
در تمام آسمانها و زمین شد مقتدا
رفت بالا رفت بالا تا به چرخ چهارمین
چون رسید آنجا محمدهمره روحالامین
گفت پیک حق که نتوانم بیایم بعد این
گر قدم بردارم از اینجا پرم سوزد یقین
باید از اینجا به تنهایی روی سوی خدا
گشته تزئین بهر تو عرش خدای کبریا
رفت بالا رفت بالا تا به اوادنی رسید
از همه بالاتر و بالاتر و بالا رسید
باب قرب منزلت تا عالی اعلی رسید
باخدا بود و خدا بوده در آنجا تا رسید
دیدآنجاهر طرف آثار حی داوریست
هرسخنآیدبگوششبا زبانحیدریست
زودتر از حضرت ختمی مآب حیدر رسید
یعنی آنجا پیشمرگ جان پیغمبر رسید
ساقی بزم بلا با ساغر کوثر رسید
جانشین احمد مرسل در آنجا سررسید
صحنه را آنجا فقط حیدر مهیا میکند
دستبوسی محمد را تمنا میکند
گفت یارب این چه سری بوده ابرازش نما
با زبان حیدری گفتی سخن، بازش نما
کردهای اعجاز بهرم، باز اعجازش نما
جان من را با نوای حیدری سازش نما
گفت حق چون میزبانم بر تو ای مهمان من
هرچه مهمان دوست دارد آن بود در خوان من
- چهارشنبه
- 1
- خرداد
- 1398
- ساعت
- 3:1
- نوشته شده توسط
- م-مطلق
- شاعر:
-
مرتضی محمودپور
ارسال دیدگاه